دلم گرفته...

ساخت وبلاگ

این هوا ، هوای دلگیریست ، فصل قلبم پاییزیست.

آسمان قلبم ابری است ، دلم گرفته ، این چه دردیست.


این چه دردیست که بی دواست ، با گریه هایم هم صداست، کسی نیست اینجا ، که

آرام کند دلم را.

کسی نیست اینجا که پاک کند اشکهایم را ، بشنود درد دلهایم را.



از غم نمینویسم ، اما دلم پر از غم است ، از اشک نمینویسم اما آن قطره هایی که از


چشمانم میریزد نامش اشک است.


من که حرفی نمیزنم ، بغض گلویم را گرفته ، پس بخوان درد دلم را ، دردی که بر روی


کاغذ خیس نوشته ام ، تو که با غم بیگانه نیستی ، اگر امروز شادی فردا همنشین


غمهایی ، تو که امروز از اشکهای من میخندی فردا خودت اسیر اشکهای چشمهایت


خواهی شد.

چرا به بیراهه میروم ، دلم گرفته ، به دنبال آشیانه میروم ، آشیانه من کجاست ، دل


من خسته و تنهاست ، کسی میشوند فریاد مرا ، نه عزیزم اینجا سرزمین غمهاست.


بگذار اشک بریزم نگو طاقت دیدن اشکهایم را نداری ، به خدا تو حال مرا نداری، تو


جای من نیستی و قلب شکسته در سینه نداری ، این تنها راه آرامش است ،دلم

گرفته، به خدا این تنها راه شکستن بغض کهنه است.


نمیدانی چه حالی دارم ، تمام لحظه هایم را با دلی گرفته میگذارنم ،میترسم دیگر


معنی لبخند را ندانم…نگو که چرا از اشک مینویسم ، تو که خودت روزی اسیر غم ها


بوده ای ، نگو که چرا اینقدر غمگین مینویسم



برای دریافت آهنگ روی عکس کلیک کنید

هدایت...
ما را در سایت هدایت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : omidalone74 بازدید : 129 تاريخ : چهارشنبه 8 اسفند 1397 ساعت: 16:59